دانلود جدید

دانلود جدید

دانلود جدید

دانلود جدید

انوری » دیوان اشعار 1395

گنجور

   

اقبال لاهوری

گنجور

   

اقبال لاهوری

 
اقبال لاهوری
 

علامه محمد اقبال لاهوری در سال ١٨٧٣ میلادی در شهر سیالکوت ایالت پنجاب هند به دنیا آمد. در لاهور تحصیل کرد و سپس در کمبریج و مونیخ به مطالعه در فلسفه و حقوق پرداخت. سپس به لاهور بازگشت و به وکالت مشغول شد.اقبال معتقد است که روح قرآن با تعلیمات یونانی سازگاری ندارد و بسیاری از گرفتاریها از اعتماد به یونانیها ناشی شده است. تشویق اقبال به بازگشت اسلام به صحنهٔ سیاست و ضدیت با تمدن غرب و رد دستاوردهای فرهنگی و علمی غرب از مسائلی است که مورد توجه و استقبال و گاه مورد انتقاد گروه‌هایی از اندیشمندان است. وی به سال ١٩٣٨ میلادی بدرود حیات گفت.

آثار اقبال در این مجموعه:

اسرار خودی

رموز بیخودی

پیام مشرق

زبور عجم

جاویدنامه

پس چه باید کرد؟

ارمغان حجاز

اوحدی1395

گنجور

   

اوحدی

 
اوحدی
 

رکن‌الدین اوحدی مراغه‌ای (۶۷۳-۷۳۸ قمری) عارف و شاعر پارسی‌گوی ایرانی و معاصر ایلخان مغول سلطان ابوسعید است. او در شهرستان مراغه زاده شد و آرامگاه وی نیز در همان شهر است. پدرش از اهالی اصفهان بود و خود او نیز مدتی در اصفهان اقامت داشت و به همین دلیل نامش اوحدی اصفهانی نیز ذکر شده است. در حال حاضر یک موزه دائمی در مقبرهٔ اوحدی در مراغه دایر می‌باشد.

آثار او در گنجور:

دیوان اشعار

منطق‌العشاق

جام جم

دیگر صفحات مربوط به اوحدی در این پایگاه:

اوزان اشعار اوحدی

استقبالهای اوحدی از سعدی

استقبالهای حافظ از اوحدی

 

انوری دیوان اشعار

گنجور

   

انوری

 
انوری

گنجور

   

انوری

 
انوری
 

اوحدالدین محمد ابن محمد ( یا ابن اسحاق) شاعر و دانشمند ایرانی قرن ششم هجری است. وی از بسیاری از معلومات متداول زمان خود از قبیل منطق ، موسیقی، ریاضی و نجوم بهره داشت. ابتدا مداح سلطان سنجر بود و پس از مرگ او و استیلای ترکان غز بر خراسان به ستایش امرا و سفرای بلاد مختلف مشغول شد، ولی در اواخر عمر زهد پیشه کرد و از ملازمت سلاطین کناره گرفت. در تاریخ وفات او بین مورخان اختلاف است ولی به احتمال قوی حدود سال ۵۸۳ هجری قمری در گذشته است.

آثار او در این مجموعه:

دیوان اشعار

 

 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات (گزیدهٔ ناقص)1395

غزلیات (گزیدهٔ ناقص)

 
امیرخسرو دهلوی
 

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیهٔ آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلاً برای پیدا کردن شعری که مصرع وندران کوی نهانی نظری بود مرا مصرع دوم یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیهٔ آنها «ا» است.

دسترسی سریع به حروف

ا | ب | ت | ج | خ | د | ر | ز | س | ش | ع | ف | ق | ل | م | ن | و | ه | ی

ا

گزیده غزل ۱: کزان دیار رساند صبا نسیم وفا

گزیده غزل ۲: تا بشکند جمال تو به آزرم و هر

گزیده غزل ۳: شد وقت عیش دوستان آن لاله و ریحان کجا

گزیده غزل ۴: که تا دگر نکند غنچه زهر خند آنجا

گزیده غزل ۵: تنم از بی‌دلی بیچاره شد بیچاره تر بادا

گزیده غزل ۶: سخنی بگوی و از لب شکری نمای مارا

گزیده غزل ۷: ای مست محتسب کش حدیست این ستم را

گزیده غزل ۸: که در کوی فراموشان گذرشد یار زیبا را

گزیده غزل ۹: سلام مردم چشم که گوید آن کف پا را

گزیده غزل ۱۰: عشق آمد و برآورد از سینه دود ما را

گزیده غزل ۱۱: کردند رها دامن صد پاره ما را

گزیده غزل ۱۲: مشکن به ناز سلسلهٔ مشک ناب را

گزیده غزل ۱۳: چاشنیی نمی‌کنی گوشهٔ این کباب را

گزیده غزل ۱۴: کو دید حسن خویش و زما برد دست را

گزیده غزل ۱۵: کزو مپوش گل نو دمیدهٔ خود را

گزیده غزل ۱۶: زانکه کمان کس نداد دشمن کین توز را

گزیده غزل ۱۷: تا نکنی ملامتی غمزهٔ کینه توز را

گزیده غزل ۱۸: تا کلک صورت بشکند این عقل رنگ آمیز را

گزیده غزل ۱۹: پندی بده دو نرگس خون‌خوار خویش را

گزیده غزل ۲۰: وی دیده گر صفرا کنم آبی بزن این خاک را

گزیده غزل ۲۱: پرده راز کی شود دامن چاک چاک را

گزیده غزل ۲۲: شد به هوا پر بسوخت مرغ شب آهنگ را

گزیده غزل ۲۳: چشم ز رخسان مکن عارض همچو سیم را

گزیده غزل ۲۴: مرا بگذار تا می بینم آن سرو خرامان را

گزیده غزل ۲۵: که گرفتی درون و بیرون را

گزیده غزل ۲۶: مست کن عاشقان محزون را

گزیده غزل ۲۷: نمونه گشت جهان بوستان مینو را

گزیده غزل ۲۸: به دل دردی که درمان نیست او را

گزیده غزل ۲۹: ور نرنجد لب چو شکر او را

گزیده غزل ۳۰: آخر پرحمت باز کن آن چشم خواب آلوده را

گزیده غزل ۳۱: در دل خود گمان کند شعله گرم لاله را

گزیده غزل ۳۲: ما به بویی مست وساقی پر دهد پیمانه را

گزیده غزل ۳۳: دوست میدارم چو طفل کور دل آدینه را

گزیده غزل ۳۴: آب به سیری مده تشنهٔ دیرینه را

گزیده غزل ۳۵: دستوریی خنده لب جان‌فزای را

گزیده غزل ۳۶: که راحتی نبود صحبت ریایی را

گزیده غزل ۳۷: خاک ره گشتم و برمن گذری نیست ترا

گزیده غزل ۳۸: که در کشید به بر سرو لاله رنگ ترا

گزیده غزل ۳۹: در غمت می‌سوزم و گفتن نمی‌یارم ترا

گزیده غزل ۴۰: کی بود بیکاری آن مردم شکاران ترا

گزیده غزل ۴۱: گذری کن که زغم راه گذر نیست مرا

گزیده غزل ۴۲: با تو روزی در سخن بیند مرا

گزیده غزل ۴۳: وندران کوی نهانی نظری بود مرا

گزیده غزل ۴۴: او مراکشت شدم زنده مپو یید مرا

گزیده غزل ۴۵: تا بوسهٔی دهد ز شکر خوب تر مرا

گزیده غزل ۴۶: من و چون کوه شبی با سحر چکار مرا

گزیده غزل ۴۷: نهفته دار بمن بوی دلستان مرا

گزیده غزل ۴۸: بد مگویید نازنین مرا

گزیده غزل ۴۹: مرسانی به وی ای باد صبا بوی مرا

گزیده غزل ۵۰: نیست مثل آن صنوبر در همه بستان ما

گزیده غزل ۵۱: تاکند جانان ما از لطف خود درمان ما

گزیده غزل ۵۲: که در کافرستان نباشد روا

گزیده غزل ۵۳: کنون هم هشت شب لیکن سیاه ازدود یاربها

گزیده غزل ۵۴: کجا خسبد کسی کش می‌خلد در سینه عقربها

گزیده غزل ۵۵: خواهم که به دندان کشم از لعل تو کین‌ها

گزیده غزل ۵۶: بین که چه خوش میکشد هجر از وکینه‌ها

ب

گزیده غزل ۵۷: که از آن جام شود تازه‌ام این جان خراب

گزیده غزل ۵۸: گو گهم بریان کند گاهی کباب

گزیده غزل ۵۹: گرنخواهی ریخت خونم زلف را چندین متاب

گزیده غزل ۶۰: یک زمان برفگن ز چهره نقاب

گزیده غزل ۶۱: تو درمسجد خود زن والی ربک فارغب

گزیده غزل ۶۲: که سجده می‌کنم و صورتست در محراب

گزیده غزل ۶۳: کژ بنشیند و لیک راست نگوید جواب

گزیده غزل ۶۴: نیمهٔی ابر است و نیمی آفتاب

گزیده غزل ۶۵: یکی سواد و دوم نقطه و سیم مکتوب

گزیده غزل ۶۶: بناز اگر بدر آید ز مکتب آن محبوب

ت

گزیده غزل ۶۷: تا روشنی دیده بیابد زغبارت

گزیده غزل ۶۸: بفرما گر تمنای دگر هست

گزیده غزل ۶۹: تا مگر اندازمش در پای خوبان عاقبت

گزیده غزل ۷۰: آخر چه شد که این کرم از من دریغ داشت

گزیده غزل ۷۱: به دست خود به گلو بسته ریسمان انداخت

گزیده غزل ۷۲: ز غمزه پرس که این شوخی از کجا آموخت

گزیده غزل ۷۳: نمی‌توان سگ دیوانه را وفا آموخت

گزیده غزل ۷۴: عقلم شد و صبررفت و دانش بگریخت

گزیده غزل ۷۵: اثری است جان شیرین ز لبان هم‌چو قندت

گزیده غزل ۷۶: در قعر دریا خشک شد از تشنگی نیلوفرت

گزیده غزل ۷۷: عالم به مراد دل و اقبال غلام است

گزیده غزل ۷۸: چسانش بینم و تدبیر چون است

گزیده غزل ۷۹: دل از شور نمکدانت کبابست

گزیده غزل ۸۰: کزان چشمه تو بردی هر چه است

گزیده غزل ۸۱: کان کج کله بلند بالا ست

گزیده غزل ۸۲: من خوشم تو مرهم آنجاها رسان که آزردنست

گزیده غزل ۸۳: خسته تیر بلایت جگر ریش من است

گزیده غزل ۸۴: چشم و دل هر دو به رخسار تو آشفته و مست

گزیده غزل ۸۵: لب لعلت به شراب آلودست

گزیده غزل ۸۶: اینست دوزخی که زخلد برین به است

گزیده غزل ۸۷: چه روی بینی از آیینه یی که در زنگ است

گزیده غزل ۸۸: هر آن مویی کز آن زلف دو تا خاست

گزیده غزل ۸۹: دام دلهای اسیران گرفتار بلاست

گزیده غزل ۹۰: دران حریر که آن یار بی‌وفا خفته است

گزیده غزل ۹۱: دست بر دل نه این زمان که تراست

گزیده غزل ۹۲: یا خود می تو هنوز قند است

گزیده غزل ۹۳: مردم دیدهٔ من غرقه بخون جگر است

گزیده غزل ۹۴: که سر بی در دوست درد سر است

گزیده غزل ۹۵: فدایش باد جان چون داغ یار است

گزیده غزل ۹۶: مشنو از وی سخن عشق که او هشیار است

گزیده غزل ۹۷: وقت گل بانگ بلبل سحر است

گزیده غزل ۹۸: دیده در انتظار یک نظر است

گزیده غزل ۹۹: که سایه شین سلامت نه مراد این سفر است

گزیده غزل ۱۰۰: زین جهانش چه خبر کو به جهان دگر است

گزیده غزل ۱۰۱: من با توأم ولی دل و جان جای دیگر است

گزیده غزل ۱۰۲: کندن ریش محتسب هنر است

گزیده غزل ۱۰۳: شادی من همین غم تو بس است

گزیده غزل ۱۰۴: لیک در شبهای غم بیدار بودن هم خوش است

گزیده غزل ۱۰۵: چه توان کرد از آن نمک است

گزیده غزل ۱۰۶: برادر خواندهٔ زلفت نسیم است

گزیده غزل ۱۰۷: وحده لاشریک له چه تن است

گزیده غزل ۱۰۸: من زیستن خلق ندانم که چسان است

گزیده غزل ۱۰۹: هزار سرو بهر گوشهٔی خرامان است

گزیده غزل ۱۱۰: ترک من گوچه جای این سخن است

گزیده غزل ۱۱۱: آن گل تازه و آن غنچهٔ خندان چون است

گزیده غزل ۱۱۲: مگر این جان کشته را در و است

گزیده غزل ۱۱۳: نیست دل که اگر بست کودک دینه است

گزیده غزل ۱۱۴: نرگس رعناش دو غنچهٔ خندان یکی است

گزیده غزل ۱۱۵: کاندرون هر جگر زان زخم ناوک روزنی است

گزیده غزل ۱۱۶: خیرهٔ بی‌دیدهٔ آلودهٔ تر دامنی است

گزیده غزل ۱۱۷: در کام تشنه چشمهٔ حیوان رسیدنی است

گزیده غزل ۱۱۸: زندگانی را عجب سرمایهٔی است

گزیده غزل ۱۱۹: غم ز حد بگذشت غم‌خوارم کجاست

گزیده غزل ۱۲۰: من همانجا که دل گمشدهٔ من آنجاست

گزیده غزل ۱۲۱: عشق آمد و هر چهار برخاست

گزیده غزل ۱۲۲: او را همین بس است که او پایمال ماست

گزیده غزل ۱۲۳: مه زنظارهٔ تو بی تابست

گزیده غزل ۱۲۴: در میان ما از آن دو اتحاد مشربست

گزیده غزل ۱۲۵: کاین چیست موی بافته ؟ گویی که دام تست

گزیده غزل ۱۲۶: آن گیسویی که بر سر سرو روان تست

گزیده غزل ۱۲۷: نور چشم عاشقان خسته خاک پای تست

گزیده غزل ۱۲۸: خواهی ببخش و خواه بکش رای رای تست

گزیده غزل ۱۲۹: چو دزدی کز ایوانی آویختست

گزیده غزل ۱۳۰: بسیار در آفتاب گشتست

گزیده غزل ۱۳۱: کز سرو بلند اوفتادست

گزیده غزل ۱۳۲: از باد لاله‌زار کله بر زمین زدست

گزیده غزل ۱۳۳: که ما را در گلو سوگند ماندست

گزیده غزل ۱۳۴: که از من بدگمانی دور ماندست

گزیده غزل ۱۳۵: پیش از ین گرچه غمی بود دلی هم بودست

گزیده غزل ۱۳۶: قدر گل بلبل شناسد قدر باده می پرست

گزیده غزل ۱۳۷: بدبختی این دیده که آن پا نتوان شست

گزیده غزل ۱۳۸: بنده بخرید و رایگان دانست

گزیده غزل ۱۳۹: مرهم این ریش پاره پاره ندانست

گزیده غزل ۱۴۰: چنگ من فردای محشر هم به دامان منست

گزیده غزل ۱۴۱: شیفتهٔ تر می‌کندم این چه خوست

گزیده غزل ۱۴۲: برگ صبوری کراست؟ بی رخ نیکوی دوست

گزیده غزل ۱۴۳: زهجران هیچ شربت تلخ تر نیست

گزیده غزل ۱۴۴: ای دل برو که برده و بران خراج نیست

گزیده غزل ۱۴۵: ایمن درین خرابه نشستن صواب نیست

گزیده غزل ۱۴۶: بویی شنیده‌ام که به مشک و عبیر نیست

گزیده غزل ۱۴۷: قیمت بوسیش هست منت جانیش نیست

گزیده غزل ۱۴۸: جز ترا نیکویی مسلم نیست

گزیده غزل ۱۴۹: ولی دریغ که بنیاد عمر محکم نیست

گزیده غزل ۱۵۰: کاین کار دلست ای پسر و کار زبان نیست

گزیده غزل ۱۵۱: که زان اوست گویی زان من نیست

گزیده غزل ۱۵۲: گر رونده هست لیکن هم‌چو تو آینده نیست

گزیده غزل ۱۵۳: میلش الا به سوی پستی نیست

گزیده غزل ۱۵۴: رهامکن که دلم را زغم رهایی نیست

گزیده غزل ۱۵۵: از جان گله دارم که مرا زنده چرا داشت

گزیده غزل ۱۵۶: وز گریهٔ شادی جگرم آب دگر داشت

گزیده غزل ۱۵۷: دل دیوانه به زنجیر نگه نتوان داشت

گزیده غزل ۱۵۸: خرم آنکس کونکو نام از جهان خواهد گذشت

گزیده غزل ۱۵۹: یاد میکردم از آن شبها که در یاری گذشت

گزیده غزل ۱۶۰: شبی نرفت که برجان ما بلا نگذشت

گزیده غزل ۱۶۱: خاک آن سلسلهٔ مشکفشان خواهم گشت

گزیده غزل ۱۶۲: بخفت نرگس و بیدار گشت و باز بخفت

گزیده غزل ۱۶۳: اندر شکن سلسلهٔ خم به خمش رفت

گزیده غزل ۱۶۴: بی سرو خرامنده به صحرا نتوان رفت

گزیده غزل ۱۶۵: که برایشان زجدایی غم و درد افزون رفت

گزیده غزل ۱۶۶: سرخ رویی رخ لاله وگلنار برفت

گزیده غزل ۱۶۷: سرخ روئی ز رخ لاله و گلنار برفت

گزیده غزل ۱۶۸: زاهد بیچاره در دل وعده فردا گرفت

گزیده غزل ۱۶۹: اشک دوان آمد و دامان گرفت

گزیده غزل ۱۷۰: کز سوز این کباب همه خانه بو گرفت

گزیده غزل ۱۷۱: مردنست از تن جدایی دل که با جان خو گرفت

گزیده غزل ۱۷۲: خوش کف دستی که چندین جام صهبا برگرفت

گزیده غزل ۱۷۳: چشم به سوی تو بود گوش بدیشان نرفت

گزیده غزل ۱۷۴: نام بیداد تو جز لطف و کرم نتوان گفت

گزیده غزل ۱۷۵: هر که رویش بدید مه می گفت

گزیده غزل ۱۷۶: درد از چه فتادست بگو در چشمت

گزیده غزل ۱۷۷: برآینه ریز آنکه خاکستر هندویت

ج

گزیده غزل ۱۷۸: کز خاک راست راست براید گیاه کج

خ

گزیده غزل ۱۷۹: می ده که لاله گون شده از باده روخ

گزیده غزل ۱۸۰: بیمار به هوش آمد درمان که می آید

د

گزیده غزل ۱۸۱: که به عهدت سخن از یوسف کنعان نرود

گزیده غزل ۱۸۲: چون نامه یی که کاتب سوی برون بخواند

گزیده غزل ۱۸۳: زینسان که دست کس به نگینت نمی‌رسد

گزیده غزل ۱۸۴: کسی خون خوردنم داند که بیند گریهٔ فرهاد

گزیده غزل ۱۸۵: فریب صید باشد خواب صیاد

گزیده غزل ۱۸۶: گاه‌گاهت یاد باید کرد از عهد و داد

گزیده غزل ۱۸۷: یاد می‌دارد که از مات نمی آید یاد

گزیده غزل ۱۸۸: از یک جواب کشت و جواب دگر نداد

گزیده غزل ۱۸۹: حکیم دروی ننهاد کارها بنیاد

گزیده غزل ۱۹۰: سوزشی در جان بی سامان ما خواهد فتاد

گزیده غزل ۱۹۱: هم بران جان بلا تشویش او خواهد فتاد

گزیده غزل ۱۹۲: وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد

گزیده غزل ۱۹۳: بویی زبهر من به نسیم سحر نداد

گزیده غزل ۱۹۴: در لعل لبت لولوی خوشاب نهاد

گزیده غزل ۱۹۵: که آیی و از تو سایهٔی بالای قبر من فتد

گزیده غزل ۱۹۶: غم آن کافتد و شادی آن کان برسرم افتد

گزیده غزل ۱۹۷: خیزد بسی اما چو تو چالاک نیفتد

گزیده غزل ۱۹۸: نمک همان قدری زن که در جگر گنجد

گزیده غزل ۱۹۹: سندان بود آن دل که در او یار نگنجد

گزیده غزل ۲۰۰: همین در دل تو می گنجی کسی دیگر نمی‌گنجد

گزیده غزل ۲۰۱: که رسوا می‌شود دزدی که در مهتاب می‌گردد

گزیده غزل ۲۰۲: هنوز از تو شکیب عاشقان نابود می‌گردد

گزیده غزل ۲۰۳: وی آن لبهای خندان را بدزدد

گزیده غزل ۲۰۴: که بازمردهٔ تو زندگی هوس را رد

گزیده غزل ۲۰۵: زخلق اگر نکند رخ نهان که تاب آرد

گزیده غزل ۲۰۶: دل صید کرده هر سو نه یکی هزار دارد

گزیده غزل ۲۰۷: کاین رشته سر دراز دارد

گزیده غزل ۲۰۸: که باز بر شتر است و فغان جرس دارد

گزیده غزل ۲۰۹: دل بستگی از سنبل پرتاب تو دارد

گزیده غزل ۲۱۰: کان داغ برای دل بریان که دارد

گزیده غزل ۲۱۱: نمی‌گوید مکش اما سخن در لاغری دارد

گزیده غزل ۲۱۲: زصد دیده یکی بینا ندارد

گزیده غزل ۲۱۳: کو بوی بهار ما ندارد

گزیده غزل ۲۱۴: مرا شبی است سیه رو که ماهتاب ندارد

گزیده غزل ۲۱۵: کسی چنین دل بیچارهٔ خراب ندارد

گزیده غزل ۲۱۶ - غزلی که درپایان تصنیف قران السعدین سروده است: پیغام کالبد به سوی جان که می برد

گزیده غزل ۲۱۷: عمرت دراز باد که آن خانه آب برد

گزیده غزل ۲۱۸: تا دل طلبیم باز جان برد

گزیده غزل ۲۱۹: جلاد گر به گاه قصاصی استخوان برد

گزیده غزل ۲۲۰: روی رنگین تو آب گل خندان ببرد

گزیده غزل ۲۲۱: نمک سوی هندوستان می‌برد

گزیده غزل ۲۲۲: هر چه می‌خواهی بکن ای یار بر من بگذرد

گزیده غزل ۲۲۳: که از آن سوی بلای دل و دین می‌گذرد

گزیده غزل ۲۲۴: هر دل که طلب در طمع و صل شما کرد

گزیده غزل ۲۲۵: دو چشم تیره ستاره شمار خواهد کرد

گزیده غزل ۲۲۶: کارکن اندر دش گر می‌توانی کار کرد

گزیده غزل ۲۲۷: درد ترا کم نتوانیم کرد

گزیده غزل ۲۲۸: باز عقلم را صبا بیگانه کرد

گزیده غزل ۲۲۹: ما را به کرشمه جان گدازی می کرد

گزیده غزل ۲۳۰: در کالبد سوخته جانی دگر آورد

گزیده غزل ۲۳۱: خندهٔ باغ مرا گریهٔ هجران آورد

گزیده غزل ۲۳۲: به کام دل نفسی بر نمی‌توان آورد

گزیده غزل ۲۳۳: چون روی تو دید تاب ناورد

گزیده غزل ۲۳۴: لذتی گیرم از آن زخم که بر جانم زد

گزیده غزل ۲۳۵: شمشیر بلا بر سر مردانه نسازد

گزیده غزل ۲۳۶: همی سوزد عجب دارم که پیراهن نمی‌سوزد

گزیده غزل ۲۳۷: چرا هجر تو با ما می‌ستیزد

گزیده غزل ۲۳۸: ای بسا ناله که از بلبل مفتون خیزد

گزیده غزل ۲۳۹: که بهر دادن جام شراب برخیزد

گزیده غزل ۲۴۰: تا چشم را بر هم‌زنی بینی که پایان در رسد

گزیده غزل ۲۴۱: آرزومند نگاری به نگاری برسد

گزیده غزل ۲۴۲: آنرا که جز از خدا نترسد

گزیده غزل ۲۴۳: جانم گسست و عشق به غایت نمی‌رسد

گزیده غزل ۲۴۴: بنفشهٔ نسخهٔ آن بربهار بنویسد

گزیده غزل ۲۴۵: نمازی چند نیز از من قضا شد

گزیده غزل ۲۴۶: وز بند تو جان رها نخواهد شد

گزیده غزل ۲۴۷: مهتاب ز افتادن افگار نخواهد شد

گزیده غزل ۲۴۸: گرفتم ناگهان نامش حدیثم در دهان گم شد

گزیده غزل ۲۴۹: مجنبان زلف زنجیرش که من دیوانه خواهم شد

گزیده غزل ۲۵۰: زلف لیلی ز چه رو سلسلهٔ مجنون شد

گزیده غزل ۲۵۱: طرفه مرگی بود این کز آب حیوان زاده شد

گزیده غزل ۲۵۲: که هر شب من کجا و او کجا و دل کجا باشد

گزیده غزل ۲۵۳: کنم نظاره هنوز آرزو بجا باشد

گزیده غزل ۲۵۴: یک صراحی به من آور که صوابت باشد

گزیده غزل ۲۵۵: چو سنگی دان که در دیوار باشد

گزیده غزل ۲۵۶: نه هر که سنگ تراش است شیشه گر باشد

گزیده غزل ۲۵۷: به وفا کوش که از دوست وفا خوش باشد

گزیده غزل ۲۵۸: اگر برآسمان باشد بلای آسمان باشد

گزیده غزل ۲۵۹: که خشت قالبم خاک سر کوی مغان باشد

گزیده غزل ۲۶۰: شگفته بر سر خاکم گل وفای تو باشد

گزیده غزل ۲۶۱: ترکیست صید افگن پنهانم از که باشد

گزیده غزل ۲۶۲: ای خاک بر ان سر که بدین شاد نباشد

گزیده غزل ۲۶۳: گردیده‌ای نشانده جایی که غم نباشد

گزیده غزل ۲۶۴: ترا خود هیچ بویی زان نباشد

گزیده غزل ۲۶۵: که جان هرگز چنین شیرین نباشد

گزیده غزل ۲۶۶: چون وقت خسرو آید می در سبو نباشد

گزیده غزل ۲۶۷: من ازدیده پذیرم هر گلی کان نازنین بخشد

گزیده غزل ۲۶۸: خرم آن‌کو آشکارا باده با یاری کشد

گزیده غزل ۲۶۹: جان هم کشد یار غمش دل خود نه تنها می‌کشد

گزیده غزل ۲۷۰: خود همی میرند کسی را چشم من کم می‌کشد

گزیده غزل ۲۷۱: زبون شدم که بود کو زدست غم زبون نشد

گزیده غزل ۲۷۲: عشق می‌آمد و او نیز مسخر می‌شد

گزیده غزل ۲۷۳: که قیامت نشد آن روز که محمل می‌شد

گزیده غزل ۲۷۴: گر سوختهٔی از دل افگار بنالد

گزیده غزل ۲۷۵: تا دوش بد امروز به بالای سر آمد

گزیده غزل ۲۷۶: که خرامان و خوش آن سرو روان باز آمد

گزیده غزل ۲۷۷: هر چه آمد ز برای دل درویش آمد

گزیده غزل ۲۷۸: چه گرد است اینکه می‌خیزد که جانان هم‌نشین آمد

گزیده غزل ۲۷۹: سر من فدای آن ره که سوار خواهی آمد

گزیده غزل ۲۸۰: غریب ما به منزل باز نامد

گزیده غزل ۲۸۱: که صبا رسید و بویی زنگار من نیامد

گزیده غزل ۲۸۲: دشوار جهد دل که در افتاد درین بند

گزیده غزل ۲۸۳: که دارد رفتنی را پای دردمند

گزیده غزل ۲۸۴: وای بر ریشی که آنرا از نمک مرهم کنند

گزیده غزل ۲۸۵: معذور دارشان که رخت را ندیده‌اند

گزیده غزل ۲۸۶: کبوتری است که از چنگ با ز بستاند

گزیده غزل ۲۸۷: گل صد برگ از رویش خجل ماند

گزیده غزل ۲۸۸: کی کس خانه غارت گشت بی‌فریاد کی ماند

گزیده غزل ۲۸۹: زشت باشد که نکویی برود ناز بماند

گزیده غزل ۲۹۰: چشم من از هوس روی تو هر سوی بماند

گزیده غزل ۲۹۱: کاحوال جهان جمله به یک حال نماند

گزیده غزل ۲۹۲: مردمی را در جهان مردی نماند

گزیده غزل ۲۹۳: به هفت اقلیم تن یک منزل آبادان نمی‌ماند

گزیده غزل ۲۹۴: و گر جواب رسد نیز من نیارم خواند

گزیده غزل ۲۹۵: دو روزه برگ اقامت دران نساخته‌اند

گزیده غزل ۲۹۶: التماس همت از دلهای مسکین کرده‌اند

گزیده غزل ۲۹۷: یک جان زخم زلف تو آزاد نیابند

گزیده غزل ۲۹۸: زنگار گرفته همه پیکان تو یابند

گزیده غزل ۲۹۹: بر سرکوی تو دامان و گریانی چند

گزیده غزل ۳۰۰: رخ از تو ز خفتن بتخانهٔی چند

گزیده غزل ۳۰۱: به عهد تو همه دست اندر آستین کردند

گزیده غزل ۳۰۲: پرده برگیرد که دیوانه تر از من گردند

گزیده غزل ۳۰۳: نه عاقلند که طفلان ناخردمندند

گزیده غزل ۳۰۴: به هرجایی که مشتاقان بمیرند

گزیده غزل ۳۰۵: گر فرشته بوسه بربای منی آدم زند

گزیده غزل ۳۰۶: در هر قدم که سرو سمن بوی من زند

گزیده غزل ۳۰۷: لب چه باشد که دست هم نزند

گزیده غزل ۳۰۸: آیت خوبی برآفتاب نویسند

گزیده غزل ۳۰۹: چگونه با خرد دو صبر آشنا باشند

گزیده غزل ۳۱۰: تا خانمان گل همه زیر و زبر کند

گزیده غزل ۳۱۱: هیچ‌کس از جزع و گریه ملامت نکند

گزیده غزل ۳۱۲: من همی گویم ولی از من که باور می‌کند

گزیده غزل ۳۱۳: جانند یا فرشته و یا روح اعظمند

گزیده غزل ۳۱۴: کز پی خلد برین طاعت معبود کنند

گزیده غزل ۳۱۵: دل بران مهر چه بندی که جفا نیز کنند

گزیده غزل ۳۱۶: گه در کف و گاه در دهن جاش کنند

گزیده غزل ۳۱۷: کجاست بخت که تن هم به تن شود پیوند

گزیده غزل ۳۱۸: همی خندد پشیمانی ببیند

گزیده غزل ۳۱۹: زین چه که هست ذرهٔی برگذرد بلا شود

گزیده غزل ۳۲۰: این یار خانه سوخته را این قدر نبود

گزیده غزل ۳۲۱: پارسایی را که مشغول دعای خویش بود

گزیده غزل ۳۲۲: چه می‌گویم ؟ نمیدانم کجا بود

گزیده غزل ۳۲۳: بوی دل آید و ین کجا در عنبر سارا بود

گزیده غزل ۳۲۴: آن که روح‌الله گمان بردیم آن قصاب بود

گزیده غزل ۳۲۵: خر بود آن کوادب جستن به سوی خر بود

گزیده غزل ۳۲۶: جوی شیران را نما کو تشنهٔ کوثر بود

گزیده غزل ۳۲۷: اگر چه روز و شب اندر شکست خواهم بود

گزیده غزل ۳۲۸: در آرزوی تو عمر هست خواهم بود

گزیده غزل ۳۲۹: آنکس شنا سد حال من ، کاو همچو من در خون بود

گزیده غزل ۳۳۰: نبود عجب اگر دل او آهنین بود

گزیده غزل ۳۳۱: لب نباشد نبات پاره بود

گزیده غزل ۳۳۲: که این شربتی زیر آن پای بود

گزیده غزل ۳۳۳: دلم زصبر بسی لاف زود ولیش نبود

گزیده غزل ۳۳۴: زنده در آتش سوزان شدن آسان نبود

گزیده غزل ۳۳۵: رها کن ناز سر گیرم که گم کردم شمار خود

گزیده غزل ۳۳۶: هزار وای که مرغان نمی‌دهند پر خود

گزیده غزل ۳۳۷: که کس تیغ بردوستان ناز خود

گزیده غزل ۳۳۸: برآورد از جان عشاق دود

گزیده غزل ۳۳۹: این خون گرفته باز دران کوچه می‌رود

گزیده غزل ۳۴۰: دستم ز کار و کار ز تدبیر می رود

گزیده غزل ۳۴۱: کز گلم بوی کسی میید و جان می رود

گزیده غزل ۳۴۲: صبرم به جستجوی تو رفته است و می‌رود

گزیده غزل ۳۴۳: کاین سو زم از افسانه شنیدن نمی‌رود

گزیده غزل ۳۴۴: بت شکر لب من در کنار نیست چه سود

گزیده غزل ۳۴۵: باز دریده کشم نور علی نور شود

گزیده غزل ۳۴۶: کز دست وی قرابهٔ می سرنگون شود

گزیده غزل ۳۴۷: خلق بیچاره چنین بی‌دل و حیران نشود

گزیده غزل ۳۴۸: در جهان شیرینی ارزان می‌شود

گزیده غزل ۳۴۹: پرواز مجو از مگسان شکر آلود

گزیده غزل ۳۵۰: چون بلبلی که دور گلزار جان دهد

گزیده غزل ۳۵۱: تا اشک خون آلود من شرح غم هجران دهد

گزیده غزل ۳۵۲: آری شراب گوهر هرکس برون دهد

گزیده غزل ۳۵۳: گلی که بر سر آن سرو سرفراز براید

گزیده غزل ۳۵۴: بوستان را خبری ده که صبا می آید

گزیده غزل ۳۵۵: لحظهٔی باش که جان نیز برون می‌آید

گزیده غزل ۳۵۶: که بنیاد دل پر خون من برکنده می آید

گزیده غزل ۳۵۷: مرا یک آمدند به که ده بهار آید

گزیده غزل ۳۵۸: گر فرمایی برابر آید

گزیده غزل ۳۵۹: زپی شفاعت من به میانه یی در آید

گزیده غزل ۳۶۰: شب ماهتاب دزدی که به خانهٔی در آید

گزیده غزل ۳۶۱: ای قیامت تو بیا زود که تا باز آید

گزیده غزل ۳۶۲: جهان تیره ست بر من چون شب مهتاب می آید

گزیده غزل ۳۶۳: بدو گفتم چه خواهی کرد گفتا کار می آید

گزیده غزل ۳۶۴: کزو بوی خوش گیسوی آن دلدار می آید

گزیده غزل ۳۶۵: ز باد صبح ما را بوی آن بد کیش می آید

گزیده غزل ۳۶۶: حقا که اگر جان طلبد زود برآید

گزیده غزل ۳۶۷: بیا ببین که زسیلاب چشمم آب درآید

گزیده غزل ۳۶۸: اندران راه که آن جان جهان می‌آید

گزیده غزل ۳۶۹: ساقی و حریف ساده باید

گزیده غزل ۳۷۰: هزار لالهٔ خونین ز خاک راه براید

گزیده غزل ۳۷۱: چگونه مرغ خانه در ده ویران بیاساید

گزیده غزل ۳۷۲: هر چند که از مات گهی یاد نیاید

گزیده غزل ۳۷۳: جز بر خر شیشه گر نیاید

گزیده غزل ۳۷۴: که هر که رفت به کویت به خانه باز نیاید

گزیده غزل ۳۷۵: غنچه از شوق پیرهن بدرید

گزیده غزل ۳۷۶: عالمی دست برآورده به یارب نگرید

گزیده غزل ۳۷۷: دوستان برخاک راهش بنگرید

گزیده غزل ۳۷۸: کز عشق پای بوس تو جانم به لب رسید

گزیده غزل ۳۷۹: چون خبر یافت که جان می‌دهم آنگه برسید

گزیده غزل ۳۸۰: کو را به بام برد و ز ته نردبان کشید

گزیده غزل ۳۸۱: گمره شدم برید برن را هم افگنید

گزیده غزل ۳۸۲: پنهان سخنی از لب یارم نرسانید

گزیده غزل ۳۸۳: در ماتم من فلک بموید

گزیده غزل ۳۸۴: وین راز نهفته تر بگویید

ر

گزیده غزل ۳۸۵: که من رفتم تو جای من نگهدار

گزیده غزل ۳۸۶: ازان چیزی برای من نگهدار

گزیده غزل ۳۸۷: هم بدان درد قناعت کن و درمان بگذار

گزیده غزل ۳۸۸: خاصه در سیایهٔ گلهای تر اندام بهار

گزیده غزل ۳۸۹: بوی نهفته زان صنم دلربا بیار

گزیده غزل ۳۹۰: چشمت بست دست به تیر و کمان مبر

گزیده غزل ۳۹۱: زانکه این معنی ندارد در گمان او گذر

گزیده غزل ۳۹۲: بپوش روی و گرنه در انجمن مگذر

گزیده غزل ۳۹۳: شهرآباد دگر باشد و ویرانه دگر

گزیده غزل ۳۹۴: شهر تمام کو به کو پر ز بلا شود مگر

گزیده غزل ۳۹۵: خیزند چون از خواب خوش روشنتن خوبان نگر

گزیده غزل ۳۹۶: زین حسن و جمال چشم بددور

گزیده غزل ۳۹۷: شکر ز لب تو چاشنی گیر

ز

گزیده غزل ۳۹۸: کز مرده برون نیاید آواز

گزیده غزل ۳۹۹: هرگز نکرد شمع ز پروانه احتراز

گزیده غزل ۴۰۰: دل خون شد و حدیث بتان برزبان هنوز

گزیده غزل ۴۰۱: دردها دادی و درمانی هنوز

گزیده غزل ۴۰۲: درد جام خود برین رسوای تر دامن بریز

گزیده غزل ۴۰۳: که مشتاق است جان ناتوان نیز

س

گزیده غزل ۴۰۴: اگر ز خویش گذشتی قدم منه بهراس

گزیده غزل ۴۰۵: ازان دو لب سخنی چند یادگاری پرس

ش

گزیده غزل ۴۰۶: جان بخش من بس است همان گفتن نه اش

گزیده غزل ۴۰۷: حدیث درد دلم ره نداد در گوشش

گزیده غزل ۴۰۸: ور به سامان روزگاری نیست گو هرگز مباش

گزیده غزل ۴۰۹: با چنین بیگانگی دل آشنا می‌خواندش

گزیده غزل ۴۱۰: روی گل می‌بیند اما دل نمی‌آسایدش

گزیده غزل ۴۱۱: که دستی نیست بر زلف درازش

گزیده غزل ۴۱۲: که خوش می سوزم از داغ فراقش

گزیده غزل ۴۱۳: برو ای جان تو هم بدنبالش

گزیده غزل ۴۱۴: گر مرا بگذاشت من نگذارمش

گزیده غزل ۴۱۵: ببوس از من خاکی نشانهٔ قدمش

گزیده غزل ۴۱۶: به خامه راست نیاید شکایت ستمش

گزیده غزل ۴۱۷: سخن قند مگو با لب شکر شکنش

گزیده غزل ۴۱۸: من از قباش به رشکم قبا ز پیرهنش

گزیده غزل ۴۱۹: ای دور مانده چو نی در زلف عنبر ینش

گزیده غزل ۴۲۰: که بود آن بخت بیدارم درآغوش

گزیده غزل ۴۲۱: افگنده کمند زلف بردوش

گزیده غزل ۴۲۲: وان شکر خندهٔ شیرین تو از چشمهٔ نوش

گزیده غزل ۴۲۳: ساقی مست داده به مستان صلای خوش

گزیده غزل ۴۲۴: حسن چندان که توانی بفروش

گزیده غزل ۴۲۵: باده در دست و گل اندر آغوش

گزیده غزل ۴۲۶: گفت اینکم معلق در نیمه راه چاهش

گزیده غزل ۴۲۷: می بر کف و لاله زار در پیش

گزیده غزل ۴۲۸: تا مرا سوزی زحسرت بی سبب می‌خوانیش

گزیده غزل ۴۲۹: تا زمانی دیده‌ام روی خوش جانان خویش

گزیده غزل ۴۳۰: نوری ندادیم شبی از ماههتاب خویش

گزیده غزل ۴۳۱: با که گویم حال تنها ماندن دشوار خویش

گزیده غزل ۴۳۲: در چمن هم بوستان افروز خویش

گزیده غزل ۴۳۳: که گفتن می نیارم مشکل خویش

گزیده غزل ۴۳۴: که فراموش کرده پردهٔ خویش

ع

گزیده غزل ۴۳۵: دریغ عمر که شد صرف در اصول و فروع

ف

گزیده غزل ۴۳۶: صد عاشق گم کرده دل سویش دوان از هر طرف

ق

گزیده غزل ۴۳۷: کو ای مقیم زوایای شهر بند فراق

گزیده غزل ۴۳۸: بین که چون من چند کس مرد است در بازار عشق

ل

گزیده غزل ۴۳۹: تو هم ای شب مکن برمن تطاول

گزیده غزل ۴۴۰: جز خیال دوست کس را نیست امکان زوال

گزیده غزل ۴۴۱: مبادا هیچکس را مبتلا دل

گزیده غزل ۴۴۲: گل خندان من ازخار بگسل

گزیده غزل ۴۴۳: ای تو به از هزار مه چند بود بقای گل

گزیده غزل ۴۴۴: رفت از یادم روایات فروع بی‌اصول

م

گزیده غزل ۴۴۵: مکش چون نه بدیدم نه چشیدم

گزیده غزل ۴۴۶: خوردند اگر چه خون من هر چار می آید خوشم

گزیده غزل ۴۴۷: گر خدا خواسته باشد که به خدمت برسیم

گزیده غزل ۴۴۸: افسر جم نگر این ژنده که بر سر بستم

گزیده غزل ۴۴۹: که ناله‌های تو در سینه کار می‌کندم

گزیده غزل ۴۵۰: افسر جم نگر این ژنده که بر سر بستم

گزیده غزل ۴۵۱: که ناله‌های تو در سینه کار می کندم

گزیده غزل ۴۵۲: هنوز داغ غلامیت بر جبین دارم

گزیده غزل ۴۵۳: ور به زنجیر کردم و رفتم

گزیده غزل ۴۵۴: بگرفت دلم زین گنه تقوی نام

گزیده غزل ۴۵۵: امروز دل به سوی تو برباد داده‌ام

گزیده غزل ۴۵۶: امروز دل به سوی تو بر باد داده‌ام

گزیده غزل ۴۵۷: بنامت که بردیده ما لیده‌ام

گزیده غزل ۴۵۸: سر و پا گم چو آب جوی رفتم

گزیده غزل ۴۵۹: سودای همه سوختگان خام گرفتم

گزیده غزل ۴۶۰: که من این از زبان گفتم ؟ نگفتم

گزیده غزل ۴۶۱: چو مروارید غلتانم که بر بالای زر غلتم

گزیده غزل ۴۶۲: در پی او نگاه می‌کردم

گزیده غزل ۴۶۳: چنین که من به جمال تو آرزومندم

گزیده غزل ۴۶۴: فرو ریخت همه گل که برچیده بودم

گزیده غزل ۴۶۵: که همراه غولی به ویرانه بودم

گزیده غزل ۴۶۶: به هیچ جا ننشستم که جامهٔی ندریدم

گزیده غزل ۴۶۷: بهیچ جا ننشستم که جامهٔی ندریدم

گزیده غزل ۴۶۸: به خاکم همچنان پر خون دارید و مشوییدم

گزیده غزل ۴۶۹: که من آنجا دلی در بند دارم

گزیده غزل ۴۷۰: افتاده بهر دو پای در دارم

گزیده غزل ۴۷۱: ازان قامت به خاک خویش رفتار آرزو دارم

گزیده غزل ۴۷۲: از روی تودارم دگر از روی که دارم

گزیده غزل ۴۷۳: که من با روزگار خویشتن خونخواریی دارم

گزیده غزل ۴۷۴: فریاد که غم دارم و غمخوار ندارم

گزیده غزل ۴۷۵: به جز خون جگر رنگی ندارم

گزیده غزل ۴۷۶: کو سر کوی تو تا من ز جهان در گذرم

گزیده غزل ۴۷۷: کو سر کوی تو تا من زجهان در گذرم

گزیده غزل ۴۷۸: فضل عرب ندانم کز روستای غورم

گزیده غزل ۴۷۹: فضل عرب ندانم کز روستای غورم

گزیده غزل ۴۸۰: چاک دل را چه کنم گیر که دامن دوزم

گزیده غزل ۴۸۱: چاک دل را چه کنم گیر که دامن‌دوزم

گزیده غزل ۴۸۲: بحمدالله که در کوی تو بازار است امروزم

گزیده غزل ۴۸۳: تا بدان خوش‌دلی از جان و جهان برخیزم

گزیده غزل ۴۸۴: تا بدان خوشدلی از جان وجهان برخیزم

گزیده غزل ۴۸۵: من آن شوخ بد ساز را می شناسم

گزیده غزل ۴۸۶: وز هجر به مردم خبرمان ز که پرسم

گزیده غزل ۴۸۷: کز گل هزار سرو سر افراز بر کشم

گزیده غزل ۴۸۸: کز گل هزار سر و سرافراز زبر کشم

گزیده غزل ۴۸۹: دریغم آید اگر برگل و سمن مالم

گزیده غزل ۴۹۰: به باد شد چو پریشان بیوفتاد دلم

گزیده غزل ۴۹۱: چو لاله غرقهٔ خون است چاک پیرهنم

گزیده غزل ۴۹۲: بردیده اگر جانا سروی چو تو ننشانم

گزیده غزل ۴۹۳: که دور از روی خویش بر چسانم

گزیده غزل ۴۹۴: درد منی و از جان درمان خودت خوانم

گزیده غزل ۴۹۵: نه دست آنکه دست به زلف تو در کنم

گزیده غزل ۴۹۶: نه دست آنکه دست به زلف تو در کنم

گزیده غزل ۴۹۷: رو سوی من کن یک زمان تا کار خود یکسو کنم

گزیده غزل ۴۹۸: عاشقم عاشقم چه چاره کنم

گزیده غزل ۴۹۹: بی قوت عقل نکته را حل چکنم

گزیده غزل ۵۰۰: می‌توانم که کنم بر لبت اما نکنم

گزیده غزل ۵۰۱: بوی یوسف دمدار باز کنی پیر هنم

گزیده غزل ۵۰۲: بوی یوسف دمد باز کنی پیرهنم

گزیده غزل ۵۰۳: که جانان نبود و گزار بینم

گزیده غزل ۵۰۴: نبود چنان کزان بت دلخواه بشنوم

گزیده غزل ۵۰۵: نبود چنان کزان بت دلخواه بشنوم

گزیده غزل ۵۰۶: در شهر بی تو نتوان والله که در جهان هم

گزیده غزل ۵۰۷: دلم بردی نه تنها بلکه جان هم

گزیده غزل ۵۰۸: در شهر بی تو نتوان والله که در جهان هم

گزیده غزل ۵۰۹: دل تاریک در کار تو کردم چشم روشن هم

گزیده غزل ۵۱۰: تیر بکشای کز نظر برهم

گزیده غزل ۵۱۱: اول نهم دو دیده و آنگاه پا نهم

گزیده غزل ۵۱۲: اول نهم دو دیده وآنگاه پا نهم

گزیده غزل ۵۱۳: شبی به کوی تو خاری خلید در پایم

گزیده غزل ۵۱۴: عاشق قامت بلند توایم

گزیده غزل ۵۱۵: خاصه آن به ساعت که باشد نازک اندامی ندیم

گزیده غزل ۵۱۶: عشق آمد و زیشان همه بیگانه بماندیم

گزیده غزل ۵۱۷: در خدمت آن سرو خرامان نرسیدیم

گزیده غزل ۵۱۸: می بر رخ همچو ماه گیریم

گزیده غزل ۵۱۹: جانم بر افشانم روان و منتی دارم عظیم

گزیده غزل ۵۲۰: نی رند تمامیم کز ین رند و شانیم

گزیده غزل ۵۲۱: نخواهد مرد چون من جان اویم

گزیده غزل ۵۲۲: چنانکه کاسهٔ سر بشکند ز بار سبویم

گزیده غزل ۵۲۳: چنانکه کاسهٔ سر بشکند زبار سبویم

گزیده غزل ۵۲۴: به شب دراز هجران مگر از خدات جویم

گزیده غزل ۵۲۵: حال خود گویم و تنها گویم

گزیده غزل ۵۲۶: حال خود گویم و تنها گویم

گزیده غزل ۵۲۷: سر تا به قدم جانی کفر است که تن گویم

گزیده غزل ۵۲۸: ز هجرت خوار و زارم با که گویم

گزیده غزل ۵۲۹: دل نیست بدستم سخن جان به که گویم

گزیده غزل ۵۳۰: تن بی سوز را جز گل نگویم

ن

گزیده غزل ۵۳۱: خون ازو بیرون نیاید انگبین آید برون

گزیده غزل ۵۳۲: هم باز مانده از چو تو باری نمی‌توان

گزیده غزل ۵۳۳: چنان جمالی و آنگه به رایگان دیدن

گزیده غزل ۵۳۴: یک سلام از من ای صبا برسان

گزیده غزل ۵۳۵: بدی صبری مرا یا با من او را مهربان گردان

گزیده غزل ۵۳۶: چون ابر به موسم بهاران

گزیده غزل ۵۳۷: آنجا که ناله می‌رسد آنجا مرارسان

گزیده غزل ۵۳۸: نیاز بنده به آن شوخ عشوه ساز رسان

گزیده غزل ۵۳۹: چون ز مردم در همه عالم نمی‌یابم نشان

گزیده غزل ۵۴۰: باغ همان سایه همان جا همان

گزیده غزل ۵۴۱: کزا مده سرکشید نتوان

گزیده غزل ۵۴۲: یوسف به من یزید نشاید فروختن

گزیده غزل ۵۴۳: ز زخم بوسه‌ها بیدار کردن

گزیده غزل ۵۴۴: از بهر خوشی عمری اسباب توان کردن

گزیده غزل ۵۴۵: واشکارا نمی‌توان کردن

گزیده غزل ۵۴۶: اگر چه نیست از معهود حلوا با نمک خوردن

گزیده غزل ۵۴۷: از ان بهشت که در بند نیکوان بودن

گزیده غزل ۵۴۸: مگشای با باد صبااین وقت را برهم مزن

گزیده غزل ۵۴۹: ندانم تا که فرمودت که دل از دوستان برکن

گزیده غزل ۵۵۰: در دلم را روزی دوا کن

گزیده غزل ۵۵۱: خود را به عشوه گر چه دروغ است شاد کن

گزیده غزل ۵۵۲: بر آتش درونهٔ آن جان سپند کن

گزیده غزل ۵۵۳: گم گشتگان عشق را پنهان یکی آواز کن

گزیده غزل ۵۵۴: ور به انصافی نمی‌ارزیم بیدادی بکن

گزیده غزل ۵۵۵: تو نازکی و نازنین تنگ آیی از فریاد من

گزیده غزل ۵۵۶: الا ای گل ناز پرورد من

گزیده غزل ۵۵۷: ای گریه امروزی مشو این روی خاک آلود من

گزیده غزل ۵۵۸: یادی نکرد از من و از روزگار من

گزیده غزل ۵۵۹: پس از مردن نشان تیر سازد استخوان من

گزیده غزل ۵۶۰: سوی تو می کشد هنوز این دل ناتوان من

گزیده غزل ۵۶۱: خون گشته از جفاش دل ناتوان من

گزیده غزل ۵۶۲: بیگانگی مکن که شدی آشنای من

گزیده غزل ۵۶۳: علت اگر عشق تست وای من ای وای من

گزیده غزل ۵۶۴: الله الله آیتی از رحمت یزدانست این

گزیده غزل ۵۶۵: تشنه ز تو هر که به روی زمین

گزیده غزل ۵۶۶: چشم من است این پیش تو یا ابر نیسانی است این

گزیده غزل ۵۶۷: دلم گوید که بار دیگرش بین

گزیده غزل ۵۶۸: کزبهر ایثار رهش در دیده دارم بیش ازین

گزیده غزل ۵۶۹: آب و حیات چون بود؟ خیز وبیا که همچنین

و

گزیده غزل ۵۷۰: یا پا برهنه بر گل و بر یاسمین مرو

گزیده غزل ۵۷۱: درویش جمالش ما سلطان دل ما او

گزیده غزل ۵۷۲: او در غم امروز من من در غم فردای او

گزیده غزل ۵۷۳: بهر چه بازی کند زلف تو با ساق تو

گزیده غزل ۵۷۴: کافتد بخاک سایهٔ سر و بلند تو

گزیده غزل ۵۷۵ - از غزل های شامل قران السعد ین: در آرزوی مردنم ، از حسرت دیدار تو

گزیده غزل ۵۷۶: والله که برای تو بالله که برای تو

گزیده غزل ۵۷۷: باشد هنوز در دل تنگم هوای تو

گزیده غزل ۵۷۸: سینه زهجران بسوخت شربت دیدار کو

گزیده غزل ۵۷۹: به خنده گفت کای خسرو دهان کو

گزیده غزل ۵۸۰: ازآن پهلو به این پهلو از ین پهلو به آن پهلو

گزیده غزل ۵۸۱: اندوه فراق گل ازمرغ چمن بشنو

ه

گزیده غزل ۵۸۲: ما در تو دل شکسته بسته

گزیده غزل ۵۸۳: مسجد خواب کرده و بت‌خانه ساخته

گزیده غزل ۵۸۴: تنگهای شکر شود بسته

گزیده غزل ۵۸۵: شمشیر چرا زنی دو دسته

گزیده غزل ۵۸۶: وز دست وفای دگران جام گرفته

گزیده غزل ۵۸۷: تا که نسوزد چومن پیش خودت جامده

گزیده غزل ۵۸۸: گر نسوزد دلتان بر من تنها مانده

گزیده غزل ۵۸۹: دانی ز کجا علم برافراخت همه

گزیده غزل ۵۹۰: ز نجیرنه این در را سرهاست درین خانه

گزیده غزل ۵۹۱: نه روز خواب شسته نه موی کرده شانه

گزیده غزل ۵۹۲: بشناختیم بدین بهانه

گزیده غزل ۵۹۳: غم تو غمگسار دیرینه

گزیده غزل ۵۹۴: ازین سپس من و جانان و خواب در سایه

گزیده غزل ۵۹۵: گشت سفید چشم من شد کف پای او سیه

ی

گزیده غزل ۵۹۶: مفروش لذتش را به حیات جاودانی

گزیده غزل ۵۹۷: آنهمه خار بود چون تو در آغوش نه ای

گزیده غزل ۵۹۸: یعنی تو پهلوی منی یارب تویی این یا نه‌ای

گزیده غزل ۵۹۹: غمزه را غارت ایمان من آموخته‌ای

گزیده غزل ۶۰۰: از غم خود تا مرا رسوای عالم کرده‌ای

گزیده غزل ۶۰۱: توبه به زیر گنه آورده‌ای

گزیده غزل ۶۰۲: لبها فگار همدم و یار که بوده‌ای

گزیده غزل ۶۰۳: عنبر اندر تاب هرگز دیده‌ای

گزیده غزل ۶۰۴: گل بر کشید بهر طرب را علامتی

گزیده غزل ۶۰۵: کاهل فرسی باشد کزوی نجهد گردی

گزیده غزل ۶۰۶: چو درین محیط هامون گهی آشنا نکردی

گزیده غزل ۶۰۷: هر چند وصفت می‌کنم در حسن از آن زیباتری

گزیده غزل ۶۰۸: در هر مژه صد جواب داری

گزیده غزل ۶۰۹: گر ببینیش تو هم گوش به آن پند نداری

گزیده غزل ۶۱۰: لیک رخ را چون کنم دارد زیان زرگری

گزیده غزل ۶۱۱: بازی باشد نه عشق بازی

گزیده غزل ۶۱۲: مرا با آن لب و دندان چه بازی

گزیده غزل ۶۱۳: تا جان ندهی به خون بهائی نرسی

گزیده غزل ۶۱۴: در مشهد خویش از تن خود سوخت چراغی

گزیده غزل ۶۱۵: باده نوش و گذر از وعد و وعید ای ساقی

گزیده غزل ۶۱۶: در پیچ پیچ زلف تو پوشیده شد چون عالمی

گزیده غزل ۶۱۷: کز تو بوی آن نگار آشنا آید همی

گزیده غزل ۶۱۸: کز صبا امروز بوی آن جوان آید همی

گزیده غزل ۶۱۹: بگو که آگهی از عاشقان دلشده یا نی

گزیده غزل ۶۲۰: مستم از عشق مست را چه زنی

گزیده غزل ۶۲۱: این می‌کشد که پیش بد اندیش می کنی

گزیده غزل ۶۲۲: مرگ را بر بنده شیرین می کنی

گزیده غزل ۶۲۳: یا روی خود با روی او نسخهٔ مقابل می‌کنی

گزیده غزل ۶۲۴: آلودهٔ کرشمهٔ دشنام او بگوی

گزیده غزل ۶۲۵: آلوده به بوی آشنا می‌آیی

گزیده غزل ۶۲۶: در و با امید و فا چند پایی